پاتوق

کدام سخت تر است ؟ بیدار کردن کسی که خواب است یا بیدار کردن کسی که خواب می بیند که بیدار است . «سورن کی یر کگارد»

پاتوق

کدام سخت تر است ؟ بیدار کردن کسی که خواب است یا بیدار کردن کسی که خواب می بیند که بیدار است . «سورن کی یر کگارد»

پاک شد

پاک شد

نظرات 4 + ارسال نظر
نرگس سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:22 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

راستشو بخوای امیر وقتی خوندم تو دلم گفتم واقعا حقته حالا بمون تو خماری!!!!!!!! نمیخوام بیشتر نمک رو زخم بپاشم حس خوبی بهم دست نمیده...صبر... شاید بزرگترین سرمایه انسانها باشه

خوب شد به خودم فحش ندادم . مگر نه اونم به خودم تحویل می دادی :دی
این زخمی که من می بینم نیاز به نمک هم نداره . کارش از این حرف ها گذشته
صبر ابزار هست واسه تبدیل قوره به حلوا ولی مشکل من اینجاست که وقتی قوره نداشته باشم که کاری از دست صبر بر نمی آد !

ندا جمعه 27 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:51 ب.ظ http://miiadgah.blogsky.com

سلام امیر خان
این چند وقته که من اینجا نیومدم عجب اتفاقاتی افتاده!
چی شد که اینجوری شد.
امشب بد جوری دلم هوای بهارو امیر و کرد با اون عشق قشنگشون اما...
اومدم که با عشق شما دوباره جون بگیرم ولی...
نمی دونم شاید واقعا این عشقی که درگیرمون کرده وجود نداشته باشه. اما نه اگه وجود نداشت امیر امروز حالش اینجوری نبود.
با تمام وجودم برای تو و عشق همیشه شعله ورت آرزوی روزهای بهتر رو دارم.گاهی با خاطرات هم میشه عاشق موند من بهش امید دارم.
خدانگهدار

سلام...
این حرف رو خیلی تکرار کردم و باز هم می گم که تقصیر من بود . اشتباه های بچگانه من همه چیز رو خراب کرد .
عشق من هنوز ادامه داره ولی نمی تونه به کسی جون بده چون جون خودم هم داره می گیره
ندا جان ممنون که ما رو فراموش نکردی و ببخشید اگه دلسرد از دم پاتوق برگشتی

لیمویی دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:37 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

سلام امیر
چطوری؟
کار درستی نمیکنی...با اینکه میدونی باعث ناراحتیش میشه.....ولی بش بگو...
بذار بترکه اون بغض....نگهش ندار...
ای بابا..خاتمی ام رفت...
راستی فکر میکنی ۴ سال دیگه دوباره بیاد؟!

سلام ...
آره شاید درست نباشه ولی می تونم از راه های دیگه هم جلوش رو بگیرم . رگ خوابش دستمه .

به بغض عادت دارم . به موقعش خودش می ترکه

فکر می کنم دیگه پشت سرش هم نگاه نکنه
راستی کی داشتان جدید می گی ؟؟؟ منتظرم

قاصدک دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:49 ب.ظ

سلام امیر جان خوبی؟
نوشته هاتو که خوندم یاد خودم افتادم دقیقا عین من چه دنیایی داریم روزها چقدر زود می گذره عجب روزگاریه حال و هوای این روزهای تو عین اون روزهای منه با این تفاوت که....خودت می دونی منظورم رو.بعد از گذشت چند سال نمی دونم چرا هنوز اون شماره لعنتی رو فراموش نکردمD:
وای منو بردی به اون روزها حس و حال کنکور حواس پرتی هام گاهی وقتها فکر می کنم اصلا اون روزها هم وجود داشتن عجب روزگاریه منم همیشه به خودم می گم هر چی می کشی حقته! ):
روزگار ما اینجوری امیر همه چی بر عکسه همیشه یه جای کار باید ایراد داشته باشه!همیشه همه چیز برخلاف میلته منظورم یادداشت دومت بود.
دیگه برا قاصدک mailنزدی چرا ):
شاد باشی

سلام ...
ببخشید ایمیل نزدم ... تا کامنتت رو خوندم . رفتم یه ایمیل زدم برات و خلاصه شرمنده ...
می دونی تو این دنیا کی ها می برند ؟! اونایی که وقتی می بینن همه چی بر عکسه ٬ خودشون هم برعکس می شن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد