پس گفت :
دریغ بر ملتی که سرشار از اعتقادات و خالی از دین است.
دریغ بر ملتی که لباسی بر تن می کند که خود نمی سازد ٬ نانی را می خورد که خود درو نکرده ٬ باده ای می نوشد که از تاک های او جاری نیست.
دریغ بر ملتی که در خواب شهوت را منفور می داند ٬ و اما در بیداری تسلیمش می شود .
دریغ بر ملتی که صدا بر نمی آورد ٬ مگر به هنگام تشییع جنازه ٬ و لاف نمی زند مگر آن گاه که گردنش زیر تیغ باشد .
دریغ بر ملتی که سیاست مدارش روباه ٬ فیلسوفش تردست ٬ و هنرش ٬ هنر وصله و پینه و تقلید باشد
دریغ بر ملتی که حاکم جدیدش را با بوق و کرنا خوشامد می گوید ٬ و با قهقهه و غوغا وداعش می گوید ٬ تا با بوق و کرنا دیگری را خوشامد گوید .
دریغ بر ملتی که فرزانگانش از پیری خرف شده اند و مران نیرومندش هنوز در گهواره اند .
دریغ بر ملتی که تکه تکه شده و هر تکه اش خود را ملتی می داند .
« The Garden of The Prophet »
دریغ بر ملتی که اهل سیرت را بر دار می زنند و اهل صورت را ارج می نهند
خوب میدونی این مملکت چیزی از ایرانمون کم نداره..دریغ بر ما و ملتمون..
امیر گاهی من شک میکنم که آیا تو واقعا ۱۸ سالته (یا ۱۹)یا شوخی کردی!!!!! خوشم میاد بعضی وقتها ازت دی::))
اره امیر جان... نمیخوام بگم ایران شده جهنم چون یه کم بی انصافی میشه... اما میشه نجاتش داد تا به جهنم نرسه...باید راهی باشه
سلام ...وبلاگ خوبی داری .... در مورد کامنت ۲۴ مهرت هم تو که چلچراغ می خونی ،نخوندی بزرگمهر شرف الدین در مورد مطرح شدن مولانا در غرب چی نوشته بود ... همینا رو می خواستم برات بنویسم ....مخلصیم .
سلام:
منم با دریغ هات موافقم...
شاد باشی
امیر جان هنوز چندتا مرد پارس زنده است .
ای وای بر مردم تحجر پرست:
بزن باران که دین را دام کردند شکار خلق و صید خام کردند
بزن بازان خدا بازیچه ای شد که با آن کسب ننگ و نام کردند